English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
taffetized U دارای بافت تافته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
motif U گلی خاص در زمینه فرش [این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
mixd weave U بافت ترکیبی [هرگاه در بافت یک فرش از چند روش بافت استفاده شود.]
lymphomatous U دارای بافت لنفی
lymphomatoid U دارای بافت لنفی
textures U دارای بافت ویژهای نمودن
texture U دارای بافت ویژهای نمودن
suberous U دارای بافت چوب پنبهای
suberose U دارای بافت چوب پنبهای
suberic U دارای بافت چوب پنبهای
necrotic U دارای بافت مرده یااستخوان فاسد
welknit U سخت بافت دارای بنیه محکم و قوی
taffeta U تافته
lustrine U تافته
wreathy U تافته
knitted U تافته
Family prayer rug U فرش محرابی صف گونه [اینگونه بافت ها دارای چندین محراب قرینه بوده و بیشتر بصورت گلیم بافته می شود.]
taffeta U پارچه تافته خوش مزه
plain weave U بافت ساده زیر و رو [معمولا قسمت گلیم بافت فرش را به این صورت می بافند.]
Soumak U بافت سوماک [سوماخ] [این روش بافت که نوعی از گلیم بافی است به سه صورت ساده، ضربیو برعکس بافته شده و در ابتدا و انتهای فرش استفاده می شود. این روش در بافت پارچه، کیسه، پتو و زیر انداز استفاده می شود.]
board weave U تخت بافت [در این بافت تارها نسبت به یکدیگر زاویه چندانی نداشته و حالت صاف و یکنواخت به خود می گیرند]
compound weave U بافت ترکیبی که بجز تار و پود اجزا دیگری نیز مثل دانه مروارید و یا اجسام تزیینی در بافت بکار گرفته شود
non-directional design U طرح فراگیر [این نوع طرح در نقاط مختلف بافت دارای جذابیت خاص خود بوده و حالت تکراری فرش های معمول را ندارد.]
Ushak medallion U ترنج عشاق [این ترنج مربوط به شهری به همین نام در ترکیه است که دارای سابقه پانصد ساله در بافت فرش است.]
greige carpet U فرش خود رنگ [فرشی که الیاف آن پیش از بافت رنگرزی نشده باشد. این نوع بافت در بین بافندگان محلی و خصوصا در افغانستان و کشورهای تازه استقلال یافته روسیه دیده می شود.]
Sarouk U ساروق [حوزه بافت ساروق در استان مرکزی با شهرت جهانی در بافت فرش های پر تراکم با زمینه قرمز و حاشیه آبی، پرز بلند و طرح افشان بته ای و گل خشتی است.]
Sarab U سراب [حوزه بافت سراب در آذربایجان است که بیشتر به بافت کناره مشهور استرنگ زمینه عموما شتری و گره آن ترکی است.]
production cycle U زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
of a loose textture U شل بافت
knit goods U کش بافت
of a loose texture U شل بافت
contexts U بافت
neurine U بافت پی
tissues U بافت
loose texture U بافت شل
tissue U بافت
knitted U بافت
gold tisane U زر بافت
texture U بافت
grain U بافت
contexture U بافت
textures U بافت
fiber U بافت
context U بافت
gross U درشت بافت
slip U خطا در بافت
slit weave U بافت چاکدار
phloem U بافت لیفی
vascular tissue U بافت اوندی
vascular tissue U بافت هادی
welknit U خوش بافت
typical <adj.> U بافت معمولی
grossing U درشت بافت
grossest U درشت بافت
grosses U درشت بافت
grossed U درشت بافت
close-knit U ریز بافت
web U بافت یا نسج
grosser U درشت بافت
webs U بافت یا نسج
style U سبک بافت
textures U بافت تاروپود
stroma U بافت نمدی
soil texture U بافت خاک
cellular U بافت سلولی
selvedge U گرد بافت
direction U سمت بافت
selvage U گرد بافت
sclerenchyma U بافت زنبوری
chain stitch بافت زنجیری
xylem U بافت چوبی
flat weave U تخت بافت
woofs U دست بافت
woof U دست بافت
plain weave U بافت حصیری
sennet U بافت حصیری
knotless U بافت شل و آزاد
knotless U بافت تقلبی
interlocking U بافت با قلاب
plain weave U بافت ساده
texture U بافت تاروپود
texture of soil U بافت خاک
stroma U بافت بنیادی
basket weave U بافت حصیری
cellular tissue U بافت زنبوری
collenchyma U بافت کلانشیم
weaving draft U نقشه بافت
biopsy U بافت برداری
hand knitted U دست بافت
hand knife U خوش بافت
sclerosis U تصلب بافت
histogen U بافت ساز
basket-weave U بافت حصیری
histoloysis U بافت خواری
histology U بافت شناسی
homespun U بافت خانگی
weave U ساختن بافت
in vivo U بافت زنده
histogenesis U بافت سازی
finespun U ریز بافت
fibres U بافت لیف
adipose tissue U بافت چربی
typical <adj.> U بافت عادی
weaves U ساختن بافت
fibre U بافت لیف
necrosis U بافت مردگی
knit goods U کالای کش بافت
fiber U بافت لیف
fibrosis U تصلب بافت ها
texture U ترکیب بافت
nerve tissue U بافت عصبی
sequestrum U قسمت بافت مرده
mesophyll U بافت درونی برگ
hypoxia U کاهش اکسیژن بافت
soil separates U اجزاء بافت خاک
metal gauze U بافت توری فلزی
fabric U سبک بافت اساس
blemish [mistake] U عدم تقارن در بافت
plain weave U پارچه ساده بافت
lymphopoiesis U تشکیل بافت لنفی
reticulum U بافت همبند و مشبک
balanced plain weave U بافت ساده یک رو یک زیر
anterior commissure U بافت رابط قدامی
sclerenchyma U بافت سخت سلولی
gauze U نوعی بافت توری
fabrics U سبک بافت اساس
reticulum U بافت نگاهدارنده اعصاب
building steel lathing U بافت ساختمان فولادی
steel fabric U بافت فولاد ساختمانی
hypoxemia U کاهش اکسیژن بافت
knotless U بافت بدون گره
collenchyma U بافت لانه زنبوری
commissure U بافت عصبی رابط
regular weave [plain] U بافت معمولی و ساده
of a coarse fibre U درشت بافت زمخت
neuroglia U بافت حافظ عصب
fibrosis U افزایش بافت لیفی
warp U نخ تار [در طول بافت]
epithelize U بافت پوششی شدن
epithelialize U بافت پوششی شدن
wire netting U بافت توری سیمی
woodiness U بافت چوبی وفوردرخت
histologic U وابسته به بافت شناسی
tightly weave U بافت پرتراکم و سفت
histology U علم بافت شناسی
phelloderm U بافت چوب پنبهای
suber U بافت چوب پنبهای
myoma U غده بافت ماهیچه
homespun U بافت میهنی وطنی
histological U وابسته به بافت شناسی
homemade U خانگی خانه بافت
contextual architecture U معماری بافت گرایی
histologist U متخصص بافت شناسی
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
faille U نوعی پارچه ساده بافت
biopsy U ازمایش میکروسکپی بافت زنده
tarlatan U پارچه نخی ساده بافت
anomalous weave U بی نظمی و عدم تقارن در بافت
commissurotomy U برداشتن بافت عصبی رابط
scar tissue U بافت همبند جای زخم
dyed-in-the-wool U پیش از بافت رنگرزی شده
intervenium U بافت میان رگهای برگ
cotton duke U بافت ساده پنبهای یا کتانی
flat weave U بافت ساده و بدون پرز
lymphoma U غده مرکب از بافت لنفاوی
neurogenic U ایجاد کننده بافت عصبی
aceratosis U نارسی و نابالغی بافت شاخی
adenoidal U منسوب به بافت غدهای و لنفاوی
regatta U پارچه نخی سفت بافت
regattas U پارچه نخی سفت بافت
match U قرینه سازی در طرح یا بافت
parenchyma U مغز غده بافت اصلی
cork U بافت چوب پنبه درخت بلوط
albumen U مواد ذخیرهء اطراف بافت گیاهی
gray matter U ماده خاکستری بافت عصبی مغز
fibrocyte U سلول دوکی شکل بافت همبندی
adenoma U ورم خوش خیم بافت غدهای
corks U بافت چوب پنبه درخت بلوط
suberization U ایجاد بافت چوب پنبهای درچوب
suberize U تبدیل به بافت چوب پنبهای شدن
conceit U [بافت عجیب و مطبوع گلکاری باغچه]
albumens U مواد ذخیرهء اطراف بافت گیاهی
frostbite U یخ زدگی بافت بدن در اثر سرما
Urban tissue sites U سایت های بافت فرسوده شهری
phlegmon U اماس بافت اگینی که یکجوران دنبل است
homograft U پیوند زنی از بافت وجودی مشابه باخود
bunting U پارچه سست بافت پرچمی خطابی دوستانه
to pace the web U پارچه بافته را به نسبت تندی بافت به نوردپیچیدن
adenoid U شبیه غده منسوب به بافت غدهای ولنفاوی
endodermis U داخلی ترین بافت پوسته ریشه وساقه
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com